روش نصب مرسوم شامل حفر یک ترانشه باز، خواباندن لوله و پوشش خاک و فشرده سازی است.
اما در هنگام حمل و نقل و نصب لوله های پلاستیکی، خراش و فرورفتگی روی سطح لوله ایجاد می شود.
این تغییر شکلهای پلاستیکی میتوانند بعداً بهعنوان افزایشدهنده تنش عمل کنند و تحت شرایط خاص خدمات در نهایت منجر به شکست شوند.
فشردگی نامناسب خاک نیز علت بیضیشدن لوله پلیکا سایز 10 است که در نتیجه تنشهای کششی بالا در موقعیتهای ساعت 12 و 6 سطح داخلی و در موقعیتهای ساعت 3 و 9 سطح خارجی ایجاد میشود.
در سیستمهای تحت فشار، جاسازی خاک همگن میتواند فشار خارجی را بر روی لوله اعمال کند، با فشار داخلی مقابله کرده و در نتیجه احتمال تشکیل ترک را کاهش میدهد (Hutař et al., 2011).
علاوه بر این، کیفیت پایین جاسازی خاک میتواند اثرات سفتی خمشی کم موجود در لولههای پلاستیکی را تشدید کند و در نتیجه اندازهگیری شیبهای طولی در سیستمهای گرانشی و در شرایط پیش کمانش نامناسب و چالش برانگیز است (Stein, 2001).
عامل دیگری که می تواند بر تخریب مواد تأثیر بگذارد، شرایط ذخیره سازی قبل از نصب است.
ثابت شده است که تخریب فتوشیمیایی ناشی از اشعه ماوراء بنفش برای خواص مکانیکی لوله های PVC مضر است (Anton-Prinet, Mur, Gay, Audouin, & Verdu, 1999؛ Hussain, Hamid, & Khan, 1995).
در طول عملیات، چهار مکانیسم اصلی پیری شناسایی شده است: پیری فیزیکی، تخریب مکانیکی، تخریب شیمیایی و ترک خوردگی استرس محیطی (ESC).
پیری فیزیکی در پلیمرها پدیدهای است که تغییراتی را بر ویژگیهای یک ماده به عنوان تابعی از زمان، در دمای ثابت و مستقل از سایر عوامل خارجی تحمیل میکند (Hutchinson, 1995).
پلیمرهای آمورف (یا شیشهای) مانند PVC، پیری فیزیکی را تجربه میکنند زیرا تا دمایی کمتر از دمای انتقال شیشهای (Tg) خنک میشوند و از این رو، در حالت تعادل ترمودینامیکی نیستند.
در این حالت غیرتعادلی، پلیمر شیشه ای دارای خواص ترمودینامیکی بیش از حد است و تلاش مستمری برای رسیدن به حالت تعادل وجود دارد (هاچینسون، 1995).
پیری فیزیکی را می توان با کاهش حجم و آنتالپی و همچنین با تغییرات در خواص مکانیکی ردیابی کرد (رابینوویچ و سامرز، 1992).
پلیمر سفت تر و شکننده تر می شود، در حالی که میزان خزش و آرامش آن کاهش می یابد (Laiarinandrasana، Gaudichet، Oberti، و Devilliers، 2011؛ Struik، 1977).
در اصل، پیری فیزیکی یک فرآیند اجتنابناپذیر، اگرچه برگشتپذیر است (هاچینسون، 1995)، در پلیمرها که در دماهای بالاتر تسریع میشود (Visser, Bor, Wolters, Warnet, & Govaert, 2011).